loading...
tanhaei

مهداد بازدید : 6 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهاییست

ببین مرگ مرا در خویش که مرگ من تماشاییست

مرا در اوج می خواهی؟ تماشا کن ،

تماشا کن دروغین بودم از دیروز مرا امروز حاشا کن در این دنیا که حتی ابر نمی گرید به حال ما همه از من گریزانند تو هم بگذر از این تنها فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم دلم چون دفترم خالی ، قلم خشکیده در دستم گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم؟ رفیقان یک به یک رفتند مرا با خود رها کردند همه خود درد من بودند ، گمان کردم که هم دردند شگفتا از عزیزانی که هم آواز من بودند به سوی اوج ویرانی پل پرواز من بودند گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم به جز در خود فرو رفتن چه راهی پیش رو دارم؟

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 107